1- تردیدی نیست که جوهر و ماهیت انقلاب اسلامی، دینی و فرهنگی است.
2- تنها خط روحانیت و فقاهت است که مبیین، مُبلّغ و پاسدار اندیشه اسلام ناب محمدی(ص) است.
3- «روحانیت» و «فقاهت» و «ولایت»، جزء لاینفک جوهره اندیشه انقلاب اسلامی است و تصور جدایی روحانیت از اسلام، مساوی اسلام منهای اسلام است.
4- با شروع نهضت اسلامی و پیروزی انقلاباسلامی، شاهد بروز جریانات فکری منحرف، منبعث از اندیشه لیبرالی و اومانیستی بودیم که هدف آن مخالفت با انقلاب دینی و اسلامی و مخالف حضور دین در صحنه سیاسی و اجتماعی بود. این جریانات فکری در هر مقطعی با شعارهایی چون «جدایی دین از سیاست» و یا «اسلام منهای روحانیت» و یا «دین حداقلی» و یا «جدایی دین حکومتی از دین غیرحکومتی» و... وارد عرصه شدند که همواره مورد حمایت کانونهای قدرت جهانی و سرویسهای جاسوسی آنها قرار میگرفتند و توطئههای زیادی علیه نهضت امام خمینی(ره)، انقلاب، نظام اسلامی، خط امام و رهبری، روحانیت و فقاهت اعمال کردند که با عنایات الهی، نقشههای آنها یکی پس از دیگری نقش بر آب شد.
5- جریانات فکری معتقد به «جدایی دین از سیاست» و یا «اسلام منهای روحانیت» منحصر در گروههای ضدانقلاب و افشاء شده نیست. به اعتقاد ما هر جریانی که مانع بسطید ولی فقیه باشد، و استفاده ابزاری از مرجعیت و روحانیت را در دستور کار قرار دهد و هر جریانی که با تمسک به عدهای از مراجع و روحانیت سعی در ایجاد شکاف بین مرجعیت و روحانیت داشته و در صدد اختلافافکنی بین مرجعیت و رهبری باشد، در راستای همان فکر منحرف و استعماری و شیطانی جدایی دین از سیاست و اسلام منهای روحانیت عمل میکنند.
6- به اعتقاد ما حتی اگر بعضی عناصر یا جریانات فکری بخواهند به بهانه حمایت از رهبری، نقش روحانیت و مرجعیت را کمرنگ یا بیرنگ کنند، اقدامشان شیطانی و منحرف بوده که در مسیر همان جریانات سابق گام برمیدارند.
7- در شرایط خاص و پیچیدهای از رفتار دشمنان انقلاب اسلامی قرار داریم. تجارب دشمنان تجمیع شده، دنیاخواهی و قدرتطلبی و هواهای نفسانی بعضی خواص در هم تنیده شده، مواضع و رفتارهای سکولاری در بعضی از خواص که عمری برای اسلام و روحانیت مبارزه کردند، مشاهده میگردد. دیدیم که پس از انتخابات 88 به نام اسلام و روحانیت و مرجعیت، علیه اسلام و روحانیت و مرجعیت و فقاهت و ولایت موضعگیری شد که این مواضع، تقویت جبهه منحرف «جدایی دین از سیاست» و یا «اسلام منهای روحانیت» و در یک کلام «اسلام آمریکایی» بود و تلاش در جهت تضعیف جبهه حق کردند و این مسلک و روش فکری، بسترساز «فتنه بزرگ» پس از انتخابات 88 شد که «ظلم بزرگی» علیه انقلاب اسلامی و خط امام و رهبری و شهدا را سامان داد. به اعتقاد ما، زمینهسازان فتنه، حامیان فتنه، ابهامآفرینان و اهل سکوت و تردید که بر مواضع خود همچنان تأکید دارند و دشمنان اسلام و انقلاب را امیدوار کردند در همان مسیر «جدایی دین از سیاست» و «اسلام منهای روحانیت» و «جریان سکولاریسم» گام برمیدارند.
8- از شما بزرگواران آموختهایم که حفظ نظام اسلامی از اوجب واجبات است. حفظ و تقویت ولایت فقیه و شخص ولی فقیه و رهبر معظم انقلاب، حضرت آیتالله خامنهای از اوجب واجبات است. الان تضعیف اسلام، روحانیت، مرجعیت و فقاهت در دستور کار همه دشمنان میباشد که نوک پیکان حمله آنها، تضعیف رهبری است و مقابله با آن، شرط عقل و بصیرت و تکلیف همگانی است.
9- در آن هنگامه که اوج اقتدار مدعیان «فقه پویا» بود، خط روحانیت و مرجعیت و فقه سنتی، ناجوانمردانه با برچسب اسلام آمریکایی مورد تاخت و تاز قرار میگرفت، حمایت از اسلام ناب و فقه سنتی و فقهای مجاهدی چون شما، موجب افتخار بود و در آن تنهایی، سرزنش ملامتگران تأثیری نداشت و پرداخت هزینه را سرمایه میدانستیم.
10- توطئه و فتنه عظیمی که سال گذشته با کارفرمایی و کارگردانی و حمایت تمامعیار استکبار جهانی و ضدانقلاب و منحرفین و اجیرشدگان، واخوردگان، قدرتطلبان و هواپرستان داخلی اجرا شد، نشان داد دشمنان نظام برای سرنگون کردن تنها حکومت شیعی و مهدوی، تا چه حد تدارک دیده و منتظر فرصتاند و چه خطرات نزدیک و بزرگی، نظام اسلامی را تهدید میکند. در این شرایط حساس، ایجاد وحدت، هماهنگی و همدلی و رفع کدورت و بدبینی میان همه نیروهای وفادار به نظام و اصولگرایی، بیش از هر زمان دیگر ضروری است و به هیچ بهانهای نباید بر اثر اختلافات کوچک و سلیقهای، فضایی برای تکرار فتنهها فراهم آورد.
11- در تلاش خداپسندانه و خیرخواهانه علمای بزرگوار جامعتین برای وحدت اصولگرایان، شایسته است سطوح مختلف وحدت مورد عنایت قرار گیرد چرا که وحدت ملی، وحدت نخبگان، وحدت سیاسیون و سایر همگراییها، هریک اقتضائات و الزامات خود را دارد.
پیشنهاد مشخص جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی این است که در دوره جدید تلاشها برای وحدت اصولگرایان، «وحدت گفتمانی» مورد توجه قرار گرفته و شاخصهای اصولگرایی مصرح در بیانات تاریخی رهبر معظم انقلاب (ازجمله در 29 خرداد 1385) به عنوان مبانی گفتمان اصولگرایی، بازخوانی شود. انتظار بر این است که بر اساس این شاخصها و گفتمان اصولگرایی، عملکرد جریانهای اصولگرا در سالهای اخیر در فضایی صمیمانه ولی جدی و منطقی، ارزیابی و آسیبشناسی گردد و برای استمرار تعهد و وفاداری اصولگرایان به شاخصها و گفتمان اصولگرایی، تدابیر مؤثر پیشبینی شود و مورد توافق قرار گیرد و جمعی از فقهای مجاهد و بصیر و عادلی که همواره در خط امام و رهبری ثابت قدم بودهاند و گرایش خاصی به هیچ فرد و جریان سیاسی نداشتند، به عنوان ناظر و داور، نسبت به ارزیابی عملکرد عناصر و جریانات سیاسی که مدعی اصولگرایی هستند پرداخته و آنها را مشمول هدایت مستمر قرار دهند.
آنچه تقدیم شد با این اعتقاد است که هدایت و داوری و حمایت و نظارت روحانیت معزز، قالبپذیر و محدود نیست و با اقتضاء شرایط و مصلحت اعمال اراده خواهد نمود.
12- هرچند وحدت میان اصولگرایان بسیار ضروری است، اما باید مراقب بود افرادی که به شاخصهای اصولگرایی پایبند نیستند یا اصولگرایی را به مثابه ابزاری برای رسیدن به قدرت میخواهند و نیز کسانی که در فتنه سال گذشته با عمل، بیان یا سکوت خود با این فتنه خطرناک و ضددینی همراهی کردند، باید از هرگونه وحدت و ائتلاف کنار گذاشته شوند. تشخیص مصادیق این مهم، البته کاری حساس و بسیار خطیر است و صداقت و قاطعیت علوی و سعهصدر میطلبد. نباید فضایی فراهم شود که بعد از پرداخت هزینههای گزاف در فتنه سال گذشته، عدهای دوباره خود را به بهانه ضرورت وحدت، وارد این جریان اصیل نمایند.
13- جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی همواره تلاش داشته تا انگیزه اصلی حضورش در صحنه سیاسی، ادای تکلیف دینی باشد. به همین دلیل در مقاطع مختلف، راهبرد خود را وحدت و همگرایی قرار داده و ملتزم بر لوازم آن بوده است. بر همین اساس از تلاش مبارک جامعتین برای ایجاد وحدت میان اصولگرایان قویاً حمایت میکند و امیدوار است تلاشهای مقدس آن دو تشکل دینی و انقلابی، نقش محوری در فرایند وحدت اصولگرایان به نحو شایسته ایفا نماید تا به لطف الهی گفتمان اصولگرایی هرچه پویاتر، با نشاطتر و مؤثرتر در صحنه سیاسی و دینی کشور حضور داشته و آرمانهای رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) و مقام عظمای ولایت حضرت آیتالله خامنهای را محقق کند.
14- جمعبندی مناسب حضرت آیتالله یزدی در پایان جلسه پیشین که حاوی تأیید حرکت ارزشمند رئیس جمهور محترم جناب آقای دکتر احمدینژاد بود و تأکید بر ادامه کار کمیته سه نفره (آقایان عسگراولادی، دکتر ولایتی و دکتر حداد عادل) داشت، جزء حرکتهای مناسب و ماندگار جامعتین خواهد بود و بیانگر خلوص نیت، تیزبینی و آیندهنگری روحانیت معزز میباشد که انشاءالله خود این حرکت، موجبات همدلی بیشتر را فراهم خواهد ساخت.
15- انتظار است با حضور جامعتین، زمینه وحدت دائمی ضمن بررسی آسیبهای گذشته اصولگرایان حول محور ولایت مطلقه فقیه با استفاده از ظرفیتهای جدید و قدیمی افراد حقیقی و حقوقی فراهم شود تا زمینه و بستر نفوذ عناصر فتنه و هواپرست و قدرتطلب در آینده مسدود گردد.
در پایان تقاضا میشود فرصتی مقرر فرمائید تا با عرضه دیدگاههای خود از راهنمایی و راهکارهای شما بزرگواران بهرهمند شویم.
با تشکر