سربازی چون میثم تمار

ولایت سربازی چون میثم تمار می خواهد نه مختار که ...

سربازی چون میثم تمار

ولایت سربازی چون میثم تمار می خواهد نه مختار که ...

شباهت های جالب مرغ بوتیمار و آقای تاجزاده

نقدی بر مانیفست پشیمانی مصطفی تاجزاده
شباهت های جالب مرغ بوتیمار و آقای تاجزاده
شرم باد بر کسانیکه کلام حقی را بر زبان می آورند تا اراده کثیف باطلی را عملی نمایند. فریاد آزادی خواهی ومناظره طلبی را به گونه ایی بر آورده اید که انگار نه در خیابانهای تهران که در خیابان های لندن و پاریس و آمستردام و نیویورک و .... قدم می زنید؛
"عماریون"- سردبیر؛ حتما شنیده اید مرغی به نام بوتیمار دائم بر لب دریا اشک می ریزد وشکوه می کند که مبادا روزی آب دریا تمام شود ودر کنار این عزاداری بی ربط وتامل بر انگیز آب هم نمی نوشد و داستان این مرغ بی نوا قصه مخالفین نظام جمهوری اسلامی شده است؛ چون در فضای آزاد نفس می کشند و برای آزادی عزا گرفته اند.
اخیرا آقای تاجزاده که در ایام مرخصی زندان به سر می برند و چند روزی هم به نام مریضی از برگشت به زندان استنکاف ورزیده اند فرصتی کسب کرده و بخش اعظمی از فسفر های مغز مبارکشان را مصروف مقاله ایی نموده اند که از وجوه مختلفی قابل دقت وبررسی است، قبل از آنکه به تحلیل دقیق جزئیات بخشی از مقاله ایشان بپردازیم لازم است تاکید کنیم که در روند عمر سی ساله انقلاب اسلامی عزاداران وسینه چاکان آزادی ودموکراسی قبل از پیاده کردن و عملی نمودن افکار تروریستی خود با فضا سازی های مخرب و نامردمی از نبود آزادی و دموکراسی فریاد کشیده و می کشند ( ذهن خواننده را به سالهای اول انقلاب وماجرا های مارکسیست های پیکاری وخلقی ومنافقین چپ شده و زوزه آنها از نبود آزادی در هماهنگی با مجله آیندگان و دار ودسته ر‍‍ژیم آدمکش پهلوی ارجاع میدهم ) و این جماعت همان مرغهای بوتیماری بوده و هستند که بر لب آب فریاد واعطشا کشیده و می کشند.

گذشته از آن ایشان متخصص جنگهای روانی هستند و سالیان درازی به صورت مستمر جلسات دوشنبه ایی و صبحانه ایی و نظایر آن را داشته اند، از این روست که این تراوشات ما حصل نشستهای طولانی ایشان با هم پالکیهای منافقشان بوده است که با سو استفاده از مرخصی زندان بر حریت و آزادگی شوریده و در خیال خودشان در وجوه مختلف اقدام به الغاء پارادوکس در ذهن بی خبران عوام و خواص نموده اند درحالیکه غافل از یدالله قدیر هستند که ورای اندیشه های شیطانی و عقلانیت پست ماتریالیستی وشیطانی عمل می کند.
از جاییکه مشت نمونه خروار است تنها فراز هایی از تراوشات ماکیاولیستی مغزی ایشان را به واکاوی می نشینیم تا سیه روی شود هرکه در او غش باشد. خواننده عزیز درک خواهد کرد که این آقا با توجه به روش تضاد دیالکتیکی در عمل وبه خصوص درحوزه عملکرد سیاسی ( بکش وعزا به پا کن و گردن رقیب بینداز) خود غافل مانده که دامن خودش را نیز گرفته و از دهانش برون آمده آنچه نباید بیرون می آمد .
به جمله عبارت آغازین ایشان دقت نمایید :
(تجربه زندان به‌ رغم همه تلخی‌های‌ خود، نتوانست فرصت و امکان "گفت وگو" را از من دریغ دارد)
واقعا درکدامین زندان از زندانهای دنیا و یا حتی در تاریخ بشریت سراغ داریم که با زندانی که عامل آگاه یا نا آگاه جنایتکاران برانداز بین المللی است بجای بازجویی، محاجه وگفت وگو بر قرار می کنند ؟
شاید ارباب دموکراسی جهان!!! یعنی آمریکای جنایتکار در گوانتانامو یا درزندانهای مخفی اروپا برای زندانیان کلاس گفت وگو برگزار می کنند ویا شاید هم در بیخ گوش آقای تاجزاده آمریکاییها با پرتاب کننده کفش به طرف بوش، پس از بازداشت، گفت وگویی از جنس سوزاندن صورت ودستها با او داشته اند ؟
و بالاخره ما نفهمیدیم این از محاسن جمهوری اسلامی است که باز جویانش مثل آدمیزاد با شما گفتگو کرده اند یا از معایبش؟ ( کما اینکه متوجه نشدیم آیا این از معایب این حکومت غریب ومظلوم است که زندانی ای به نام حجاریان را در خانه ایی استخر دار با جکوزی پذیرایی می کند یا از محاسنش ؟)
آقای تاج زاده در همان پاراگراف اول مقاله اشان آورده است: (مؤلفه‌هایی که بعضی بازجوها برای جمهوری اسلامی ایران تشریح می‌کردند با مؤلفه‌هایی که من در ذهن داشتم در بسیاری موارد متفاوت و گاه متضاد بود.)
درست فرمو دند مگر بنا بود بازجویان جمهوری اسلامی درفراهم آوری ساز و کار نرم وسخت براندازی جمهوری اسلامی همکار ایشان باشند؟ مگر بنا بود بازجویان جمهوری اسلامی در ساختمان قیطریه با بی بی سی مصاحبه بر اندازی داشته باشند؟ آقای تاجزاده مسلم است که شما استاد جنگ روانی هستید؛ شما از طراحان به نام حادثه تلخ کوی دانشگاه در تیر 78 هستید، شما معاونت سیاسی امنیتی وزارت کشور خاتمی بودید شما با عرض معذرت استاد روشهای عملیات روانی از جنس بنی امیه ایی هستید ( او بود که مزارع شام را به آتش می کشید وبعد تبلیغات راه می انداخت که این کار علی بن ابیطالب (ع) است و اگر کار پسر ابو طالب نباشد دلیل بی لیاقتی حکومت اوست) درست مثل شما و اربابانتان آمریکا وانگلیس که هم ندا آقا سلطان را می کشید هم برایش عزا داری می کنید. هم به پایگاه بسیج حمله می کنید و هم مردم را در خیابان های تهران می کشید تا بگویید بسیج مردم را کشته است هم به آمریکا و سیستمهای جاسوسی غرب خط میدهید که چه زمانی وقت تحریم است و هم در داخل فریاد می کشید دولت ماجرا جویی بین المللی می کند.
از این قرار نتیجه منطقی این می شود که بازجویان خداپرست وخداترس جمهوری اسلامی با شما در یک طیف قرار نمی گیرند ( خدا میداند که چقدر با شیطان درون وبرونتان مشورت کرده اید که بلکه بازجویانتان وادار شوند به شما تلنگوری کوچک بزنند و میدانم بسیار از این بابت تیرتان به سنگ خورده است) آنان بندگان آزاد خداوندند وشما بازیچه شیطان و مبارز با شیطان کجا با شیطان هم فکر می شود ؟
آورده اید که: (به باور من، نظامی که قدرتش را در اعتراف‌گیری و تواب‌سازی در سلو‌ل‌های انفرادی ‌ببیند و نظامی که از بحث آزاد و مناظره و گفت‌وگو در رسانه‌ها تغذیه می‌کند، دو سیستم کاملاً متفاوت هستند.......)
آقای تاجزاده ما همگی به خاطر داریم که حضرت روح الله هنگامی که در پاریس بودند طی مصاحبه ایی اعلام فرمودند همه قشرهای فکری از جمله مارکسیستها در ایران آزاد هستند و پیش از آن شهید عزیز ما استاد مطهری حتی پیشنهاد اختصاص کرسی درس و بحث به مارکسیستها را داده بودند و بالا تر از آن اینکه قرآن کریم می فرماید "لا اکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی ........." اما با پیروزی انقلاب آیا مطالبات جریانهای غیر اسلامی آزادی فکر بود یا آزادی توطئه؟ خواهان آزادی اندیشه واختصاص کلاسهای آزادی درس و بحث بودند یا اختصاص کلاسهای دانشگاه تهران به انبار سلاح برای پشتیبانی جریانهای بر اندازی مانند کومله و دموکرات و .....؟ یا اگر جلوتر بیاییم دغدغه نهضت آزادی و جبهه ملی آزادی اندیشه بود یا آزادی فعالیتهایی از جنس فعالیتهای ستون پنجم و گرا دادن محل تجمع و مکانهای حساس جمهوری اسلامی برای بمباران به صدام حسین معدوم ؟
اساسا بگذارید مسامحتا از این عبارت پیر جماران که فرمود "حفظ نظام جمهوری اسلامی اوجب واجبات است یا اینکه حفظ نظام کمتر از حفظ جان امام زمان (س) نیست " بگذریم و سئوال کنم از شما، اگر حاکمیت بدست شما بود (که البته 8 سال و به عبارتی 16 سال در حاکمیت بودید) واقعا با بر اندازان حاکمیت خودتان چه می کردید؟ آیا به کمتر از آن باز جویی رسوا کننده و ننگ آلود و زشت همسر سعید امامی اکتفا می کردید؟ جریان پیش از شما یعنی منافقین خلق حتی در حاکمیت نبودند و جوانان مسلمان این دیار را به گور دسته جمعی می سپردند؛ حتی مخالفین فکری خود نظیر مجید شریف واقفی را تصفیه درونی کردند، چه کسی را می خواهید فریب دهید؟ راستی در دوره حاکمیت شما دوم خردادی ها، چند نفر بچه بسیجی را با چاقو زدند؟ و چرا زدند ؟ به نام دموکراسی و آزادی خلقها چرا لا جوردی را شهید کردند ؟
ما میدانیم که اسلاف فکری شما وقتی از شهید کردن بهشتی و باهنر و رجایی و مغازه دار حزب اللهی و مردم مسلمان کوچه وبازار طرفی نبستند، با مشورت دستگاههای امنیتی و جاسوسی غرب روی به استحاله فرهنگی آوردند؛ تا امام (ره) سر بر زمین گذاشتند، آقای هاشمی که سالیانی قانون لاضرر را در خطبه های نماز جمعه فریاد می زد به یکباره بسیجی های پابرهنه را یک مشت بیل به دست و جلنبر خطاب کرد و فریاد بر سر ساده زیستان، که پیراهنها را از روی شلوار جمع کنید و اهل عشق و حال شوید؛(1) این دنیایی که به تعبیر امام علی(ع) به عفطه عنزی نمی ارزید اکنون عزیز است؛ پس در دوران سازندگی به دنیا مشغول شوید که نفت داریم و بساط عیش بر قرار است.(نگاه کنید به فیلم تبلیغات انتخابات آقای هاشمی در سال 84 در جمع دخترکان معصوم! که به جای سفارش حجاب و پرهیز از گناه از سوی آقای هاشمی اعترافات کلیسایی پیش کشیش به گوش می رسد!)
آری آقای تاجزاده حتی شریعتمداری علیرغم پرونده سنگین وابستگیش به دربار پهلوی به حدی خارج از حدود قرمز آزاد بود که اقدام به تشکیل حزب خلق مسلمان نمود و تا جایی پیش رفتند که مقدم مراغه ایی آمریکایی را به عنوان نماینده به خبرگان قانون اساسی فرستادند و اما همه دیدیم که با پولهای اهدایی قارون عربستان به همراه صادق قطب زاده طرح کودتا ریختندوقصد حمله به جماران و کشتاری از نوع 17 شهریور شاهنشاهی را داشتند. راستی نظامهای موجود دنیا با قاتلین مردم کوچه وبازار شان چگونه بر خورد می کنند ؟
شرم باد بر کسانیکه کلام حقی را بر زبان می آورند تا اراده کثیف باطلی را عملی نمایند. فریاد آزادی خواهی ومناظره طلبی را به گونه ایی بر آورده اید که انگار نه در خیابانهای تهران که در خیابان های لندن و پاریس و آمستردام و نیویورک و .... قدم می زنید؛ والله قسم که هنوز هم در این مملکت امام زمان(عج)، بهایی و درویش و کافر و ضد انقلاب و حجتیه ایی و لائیست و مدیتور و عرفان گرای آمریکای لاتین و ..... بر آبشخور زلال الهی روزی می خورند و در تاکسی و کوچه وبازار به عزیز ترین ارزشهاآزادانه اهانت می کنند؛ اما قبول بفرمایید که اگر بخواهند و بخواهید بر علیه آن جامعه 15 خردادی یا آن جمعیت 9 دیماه یا 22 بهمن 88 عملی انجام دهید با یک اشاره امام امت یعنی حضرت آیت الله العظمی خامنه ایی روحی له الفدا، نه از تاکتان نشان خواهد ماند نه از تاک نشانتان و مطمئن باشید بر خلاف توافقات و قرار و مدار های پنهانی و پشت پرده خودتان نخواهیم گذاشت که در اوین از یک طرف در فرآیند پروار بندی و چاق و چله شدن از نوع شهرام جزایریش پیش بروید واز طرف دیگر با تمسک به روش های راسپوتینیستی و نا بخردانه شیخ صفت و موصوف نا شناسی مانند کروبی با هیمنه و ابهت واقتدار این امت پابرهنه اسلام خواه بازی کنید.
نتیجه اینکه آزادی؛ لوازم و لواحقی دارد و مطابق مبنای ایدئولوژیکی اسلام، عبارت است از رهایی از بند تمامی بتها و رها شدن و به فعلیت در آوردن پتانسیلهای بالقوه آدمیان که لازمه آن پرستش خداوند است ولذا هبل و عزی و دموکراسی غربی و لیبرالیسم و مارکسیسم و فمینیسم و ... به تعبیر سید شهیدان اهل قلم آوینی عزیز لباسهای قشنگی هستند که بر تن باطل پوشیده شده اند و براستی این تذهبون ؟
در سرتاسر مقاله اتان به تاسی از گوبلز دروغگوی معروف هیتلری آنقدر به کلمات پادگان و پادگانی اشاره کرده اید که یادآور جنگ روانی شدید قبل از انتخابات 88 می افتیم، چون در آنجا هم برابر اسناد، بنایتان بر این بود که آنقدر کلمه دروغ راتکرار کنید تا هم خودتان و هم مردم براحتی باور کنند.
اگر مردم عاشورایی ایران در ذهنیت فردی وتاریخی خویش به یاد داشته باشند امام کبیرشان فرمود این مملکت اسلامی باید ارتش بیست میلیونی داشته باشد و برای حراست از نظام و انقلاب همه مملکت باید نظامی باشند و چون از عوام بیزارید بگذارید عوامانه بگویم که این مملکت 70 میلیونی همه اش برای دفاع از منافع و عزت ملی وشرف و کرامت انسانی واسلامیش یک پارچه نظامی و پادگانی است، می گویید نه، به اصول قانون اساسی بر گردید ببینید برای مقابله با چپاولگران بین المللی و اعوان و انصارشان نظیر حضرت عالی و دوستانتان باید نظامی و پادگانی باشیم یا نه؟
ای کاش با موتور سیکلت واز روی ترس در 18 تیر 78 منافقانه فرار نمی کردید، تا امروز این چنین به سفسطه گری گرفتار نشوید !!!!
آقای تاجزاده! در بخشی از مقاله اتان متمسک به عنوان کتابی از مرحوم دکتر شریعتی با عنوان " پدر مادر ما متهمیم " شده اید به شما عرض می کنم که اگر وجوه مثبتی در مرحوم شریعتی هست، که حتما هست دلیل بسیار محکمی بر ابطال نظریات ماکیاولیستی شما است زیرا اولا روح کلی حاکم بر آثار شریعتی ایدئولوژی گرایی و ستیز با دشمنان مکتب اسلام و ایران است که در تمام طول دهه 70 همه تلاش شما و دوستانتان در حلقه کذایی کیان بر علیه این روح کلی بود، ثانیا:
1- شریعتی در امت و امامتش دقیق ترین تحلیل علمی و جامعه شناسانه را راجع به امامت شیعی ارائه میدهد و حتی در فرازی به بحث رهبری در دوران غیبت که می رسد به عنوان مصداق از حضرت روح الله نام می برد و در جامعه شناسی ادیان، نظام امامت و ولایت فقیه را به عنوان فلسفه سیاسی جازم ولازم فراتر از دمو کراسی غربی با استناد به نظریه تاریخی تاین بی (متناوب و سینوسی بودن افول وصعود حاکمیت و تمدنها) میداند و شمایان خیانت بزرگی بر جریان روشنفکری متعهدانه این مملکت وارد کردید یعنی بطور غیر علمی با طرح نظریه سلطانیسم ماکس وبر به حقیقت روشنفکری این مملکت خیانت کردید (نگاه کنید به صفحات آخر کتاب ناکثین و مارقین وقاسطین شریعتی تا معلومتان شود حد خیانتان بر روحانیت بیدار و سنگرداران عزیزی چون آیت الله مصباح تا کجاست ؟)
خدا رحمت کند مرحوم جلال آل احمد را که می فرمود گاهی روشنفکران وابسته ما آخورشان را هم گم می کنند و نمیدانند چه چیزی و از چه آخوری میل می فرمایند ؟
2 – صرف نظر از اشتباهاتی که مرحوم شریعتی در تحلیل فلسفه طبقه بندی لایه های تاریخی دارند براستی بیشترین انتقاد را متوجه پایگاه روشنفکری آقای تاجزاده وتاجزاده ها و تاجدار ها! نموده اند و خواستم به تاسی از مرحوم دکتر شریعتی بگویم آری پدرمادر ما متهمیم که نان جمهوری اسلامی و پول ملت پا برهنه را به دست آقای هاشمی در مر کز مطالعات استراتژیک جمهوری اسلامی هزینه دکتر شدن تاجزاده ها و میر دامادیها و حجاریانها و .... کردیم تا بیایند انقلاب را ایدئولوژی و شهید زدایی کنند. ما متهمیم که مارهای خوش خط و خالی را از بیت المال پرورش دادیم که فریاد شریعتی را دال بر "آنان که رفتند کاری حسینی کردند و آنانکه ماندند باید کاری زینبی کنند وگرنه یزیدی اند" را می خواهند با تز عوام زدایی وجنگ با پوپولیسم خفه کنند .
آری آقای تاجزاده ما متهمیم که حکومتی را از رژیم سفاک پهلوی تحویل گرفته ایم که کل جادهای آن 12000 واندی کیلومتر بوده و امروز به بیش از 80000 کیلومتر رسیده است ما متهمیم که روزگاری نخست وزیر لواط کار پهلوی آرزوی پیکان داشتن برای مردم 20میلیونی می کرد امروز پس از سی سال از 18 میلیون خانوار ایرانی نزدیک به 16 میلیون آن از خدمات خودرویی بهره می گیرند. ما متهم هستیم که از 150000دانشجو به مرز4 میلیون رسید ه ایم ما متهم هستیم که از صادرات وغارت روزانه 6 میلیون بشکه نفت دوران پهلوی با 36 میلیون جمعیت به صادرات 2ونیم میلیونی با 72 میلیون جمعیت رسیده ایم آری ما متهم هستیم که بالا تر از همه به جای عرق و ورق، مراسم اعتکاف داریم ما متهم هستیم که صدقه سر شهدایمان که شریعتی آنها را قلب تاریخ نامید خدا را محبوب قلبهایمان قرار داده ایم ما متهم هستیم که فریاد شریعتی را برای داد خواهی امت فلسطین با حمایت از حماس و حزب الله پاسخ داده ایم.
ضرب المثل معروفی است که می گوید " نام خود را بر ما نهادی" و چون آقای تاجزاده متخصص جنگ روانی هستند باید به ایشان عرض کنم که شما دقیقا بنا بر سفارشات موساد و سیا همان اتهاماتی که متوجه نظام سلطه بین الملل است، متوجه نظام جمهوری اسلامی کرده اید و اطمینان دارم که با هدایت و رهنمودهای جین شارپ و ایندی و دیگران اینگونه آموزش دیده اید که حتی اگر گزاره غلطی را بیان می کنید ابتدائا خودتان باید باور کنید و این البته از آموزش ها و اصول اولیه پذیرش عضویت در حزب بلشویکی استالین بود که به طور خاص تروتسکی آن را طرح نمود (نگاه کنید به روش های جذب عضو در ساواک، سازمان منافقین خلق، کارگزاران، مشارکت، سازمان مجاهدین انقلاب و رهنمود های جناب بهزاد نبوی در روزنامه های سال 76 به بعد؛ قابل توجه برادران بازجوی نامبرده) راستش را بخواهید چون از مبنای وحی بریده اید نمی توانید بفهمید که حاکمیت بر آمده از الذین یومنین بالغیب یعنی چه؟
در زمان سلسله پهلوی، حزب توده به عناصر سازمانی خود دستور داده بودد سعی کنید جذب ساواک شوید و الزاما شکنجه گر باشید و سعی کنید مردم را بیشتر شکنجه کنید تا زودتر مردم انقلاب کنند؛ حالا مقایسه بفرمایید با شعار دهه هفتاد هم پالکی هایتان که می گفتید چانه زنی از بالا و فشار از پایین یا مقایسه کنید با شعار راهبردی قبل از آغاز فتنه سال 88یعنی "اصلاحات خون می خواهد" اساسا این ادعای نظام جمهوری اسلامی بر علیه شماست یعنی چرا با استفاده از روشهای آنتاگونیستی و مارکسیسم-لنینیستی و استالینیستی یعنی "زور " و "تضاد " و "انتزاع" می خواهید. با پوشش و لعاب آزادی خواهی این مملکت را دوباره به کام آمریکا ببرید؟
چه زیبا و پیامبرانه فرمود آن پیر میکده عشق و عرفان که ولایت فقیه جلوی دیکتاتوری را می گیرد و شما نا مرد های نا مراد از وارث پیامبر و کوثر زلال صلحا و علما و صدیقان یعنی حضرت آیت الله العظمی خامنه ایی روحی فدا می خواهید که دیکتاتوری کند و رای مردم را باطل نماید؟ آیا جز این است که خودتان بر این روال شب پرستی، مشی طریق شیطانی و استالینی می نمایید ؟
شما دقیقا نظام اسلامی را بر عناوینی متهم کردید که دقیقا دوستان دوم خردادی و منافقین در اردوگاههای اشرف در عراق و نظام معدوم پهلوی وبعث عراق به آن روشها متوسل و متعامل بوده اند و اسناد و مدارکش، حتی مرده شوران را به گریه انداخته است و دلیل اینکه شما را دستگیر کرده اند دقیقا به خاطر این است که نظام را می خواهید به سبک آن نابکاران مستحیل نمایید .
نویسنده این مقاله به شما و طرفداران محتملا ناآگاه نحله فکریتان دو آدرس میدهد که کد های خوبی برای انسانهای با شرف است تا بدانید و بدانند اربابان امپریالیستی دنبال چپاول نفت و منابع زیرزمینی این مملکت هستند یعنی ساده تر بگویم جوجه دل شما و همه اربابانتان برای لحاف ملا تپش مدرنیستی دارد.
1 – با مراجعه به سایت مجله فارین پلیسی مطالعه مقاله زیر
Charge of Electoral Fraud in Iran ‘Propagandistic’: Paul Craig Roberts
2 – با مراجعه به سایت http://original.antiwar.com و مطالعه مقاله زیر که با عنوان آیا انقلاب سبز ایران دست پخت آمریکا ست ؟
"Iran’s Green Revolution: Made in America"
براین باور هستم که برای هر انسانی حتی با اندکی شرافت انسانی معلوم خواهد شد که این تعزیه گردانی و به تعبیر آقای موسوی پرچم شکسته این فضای مهندسی شده توسط چه کسانی و با چه پولهایی کارگردانی شده است؟
در پایان تذکر این نکته را بر شما لازم میدانم در روزهای آخری که ساواک هنوز حسینیه ارشاد را نبسته بود مرحوم دکتر شریعتی در تحلیلی راجع به عدم موفقیت سید جمال و محمد عبده و دیگر رهبران مبارزات اسلامی به نکته ظریف و مهمی اشاره داشت و آن اینکه راز موفقیت حضرت روح الله این است که با توجه به قیام 15 خرداد تکیه بر توده های مردمی و پا برهنه ها دارد (همان هایی که در محاسبات شما و دوستانتان رایشان بهایی ندارد)، راز شکست آن رهبران عدم توجه به توده های مردمی و تمرکز بر روی اصلاح حاکمان بوده است و بدانید تا خداوند به عنوان جانشین همه بی کسی ها و غریبی و غربتهاست و تا حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنه ایی در کنف حمایت حضرت ولی عصر روحی و ارواح العالمین له الفدا و مردمانی حسینی وعاشورایی از جنس 9 دی و 22 بهمن 88 و در پرتو مکتب اسلام ناب محمدی(ص) هستند، عنقا را بلند است آشیانه؛ و حجت آخر اینکه مطمئن باشید صبح ظفر نزدیک است اندکی صبر باید کرد.
پس به صلاح است که به خدا بر گردید و مصداق کسانی نباشید که شیطان با دیدن آنها فریاد می زند آدم پیدا کنید تا سجده کنم و شما به اربابان آمریکایی و اروپایی اتان بگویید که :
سرآغاز سقوط یک جنگل بی درخت
سقوط نهایی است پیش تبر
والسلام علی من التبع الهدی و الفرقان

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد