سربازی چون میثم تمار

ولایت سربازی چون میثم تمار می خواهد نه مختار که ...

سربازی چون میثم تمار

ولایت سربازی چون میثم تمار می خواهد نه مختار که ...

آخرش شش دانگ بهشت را گرفت

می دیدم رفته یک نقطه دوری از سنگر و مقر داخل یک گودال و جعبه خود را پهن کرده روی آن نماز می خواند و زار زار گریه می کند.از روی مزاح بهش می گفتم که شش دانگ بهشت را می خواهی؟




شهید اسماعیل محمدی مجرد ، از نیروهای لشکر 14 امام حسین بود که طی عملیات خیبر ، در منطقه جفیر و در لباس غواصی به شهادت رسید. همرزم این شهید گمنام از اهالی وستای قهرمان پرور «ون»(از توابه کاشان) درباره او می گوید:

من بعد از والفجر 4 با اسماعیل آشنا شدم. قبل از عملیات بدر، عملیات خیبر در پاسگاه زید بود که ما کارهایی را برای عملیات انجام می دادیم که در منطقه اسم آن گونی بافی بود. منطقه را آب بسته بودند و کسی نباید متوجه می شد. گونی ها را به سیم های خاردار می دوختیم تا بچه ها بتوانند از روی آنها رد شوند. اسماعیل هم آنجا بود.

گاهی می دیدم که اسماعیل شب غیبش می زند و تا صبح نیست. دنبالش که می گشتم می دیدم رفته یک نقطه دوری از سنگر و مقر داخل یک گودال  و جعبه خود را پهن کرده روی آن نماز می خواند و زار زار گریه می کند.

بعضی وقت ها از روی مزاح بهش می گفتم که شش دانگ بهشت را می خواهی؟ خبری نیست! و اسماعیل می گفت: آخرش می گیرم.

آخرش هم گرفت.

 

شهید اسماعیل محمدی مجرد

پیکر پاک غواص شهید اسماعیل محمدی مجرد، جمعی لشکر 14 امام حسین(علیه السلام)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد