سربازی چون میثم تمار

ولایت سربازی چون میثم تمار می خواهد نه مختار که ...

سربازی چون میثم تمار

ولایت سربازی چون میثم تمار می خواهد نه مختار که ...

گفتگوی صریح دو سنگ مزار با هم!

به بهانه بهسازی قبور شهدا!
گفتگوی صریح دو سنگ مزار با هم!
تا کنون چندین «گلزار شهدا»ی بزرگ که میراث گرانبهایی از تاریخ انقلاب اسلامی را در خود داشت ، به همت حضرات مدیرانِ پرهنر و پرکار بنیاد شهید ، به بدترین شکل ممکن یک دست سازی و تخلیه فرهنگی شده اند.

طرح بازسازی گلزار شهدا، خلاقیت جدیدی است! که بخش عمده ی مدیران بنیاد شهید و امور ایثارگران ، چند سالی است انرژی خود را مصروف آن کرده اند و طبق معمولِ این قبیل شیرین کاری های دولتی ، حرص خوردن و تشویش اذهان ، تنها دستاوزد چنین ایده هایی برای دلسوزان و علاقمندان به میراث انقلاب اسلامی است. تا کنون چندین «گلزار شهدا»ی بزرگ که میراث گرانبهایی از تاریخ انقلاب اسلامی را در خود داشت ، به همت حضرات مدیرانِ پرهنر و پرکار بنیاد شهید ، به بدترین شکل ممکن یک دست سازی و تخلیه فرهنگی شده اند ( مانند اوضاع شرم آور و زننده ی گلزار شهدای مشهد و گلزار شهدای امامزاده چیذر) و اعتراض و مویه ی هیچ کس هم به جایی نرسیده است و همچنان پرسنل غیور و هوشیار بنیاد شهید ، با چشمانی تیزبین در کمین نشسته اند و هیچ فرصتی را برای بازسازی گلزار شهدا!!! در سراسر کشور از دست نمی دهند.

آن چه خواهید خواند نوشته ای است ساده اما از سر صدق و صفا که در وبگاه شهدای روستای ورین به بهانه «بهسازی قبور شهدا! » درج شده بود. امید است که سندی باشد بر این حقیقت که چنین جفای آشکاری بر میراث فرهنگی انقلاب اسلامی ، در سکوت محضِ فرزندان انقلاب انجام نشده است:

 دهه شصتی: تو چرا اومدی جای منو گرفتی؟ مردم و خانواده شهدا بیشتر با من انس می گرفتند تا تو!


دهه هشتادی: چه فرقی داره؟ منم سنگ هستم تو هم سنگ!تازه ماها همه یه رنگ و یکدست هستیم.

دهه شصتی:درسته شما یک دست هستید ولی اونایی که شهید شدن همه یکدست نبودن و از هر قشری بودن.

دهه هشتادی: خوب این چه ربطی به من داره ؟

دهه شصتی:خیلی ربط داره!روی ما نوشته شده بود بسیجی شهید، دانشجوی شهید، پاسدار شهید ، دانش آموز شهید، دکتر شهید و…. و این نشون میده که همه مردم از هر فرهنگ و تفکری واسه دفاع از مملکت اسلامیشون عزیزانشون رو فدا کردن اما شما ها از انعکاس این مورد مهم عاجز و ناتوان هستین

دهه شصتی: یه سوال بپرسم؟

دهه هشتادی: بپرس!

دهه شصتی:رهبر انقلاب فرموده:«قبور شهدا زبان گویایی است که به عظمت روح جاوید آنان شهادت می دهد».

شما چه جور با این شکل و شمایل عروسکی به عظمت روح شهیدی که زیرت خوابیده شهادت میدین؟

شمایی که روی بعضی هاتون حتی عکس و یا تاریخ شهادت رو اشتباه درج کردن چه برسه به مسائل دیگه

دهه هشتادی: …..

دهه شصتی:جوابی نداری نه؟ البته طبیعیه چون تو از خود اختیاری نداری و کاملا بی روح و بی محتوایی.

دهه هشتادی: خوب تو هم مثل من سنگی و بی روح

دهه شصتی:نه اشتباه می کنی. اونایی که به زیارت شهدا میان وقتی روی من بخشی از وصیت نامه شهید رو می خونن می فهمن که پیام شهدا به مردم چیه و یا وقتی آیه یا روایتی در مورد شهادت می خونن با فرهنگ شهادت آشنا میشن.

دهه هشتادی: شما فرض کن یه خارجی میاد گلزار شهدای ما وقتی میبینه که ما چقدر پیشرفت کردیم و مدرنیته حتی به مزار شهدای ما هم رسیده که با دستگاه های پیشرفته ما رو درست می کنند ، به ما احسنت می گن.

دهه شصتی:بازم اشتباه کردی به قول خودت اگه یه خارجی بیاد به دیدن مزار شهدای ما و ببینه که مردم ما در حالی که عزیزان و جگر گوشه های خودشون رو فدا کردن و با این حال هم مزارشون رو خودشون با دست خودشون درست کرده و آرایش می کنن پی میبره که این مردم چقدر به راه و آرمان اسلامی خودشون پایبند هستن. حالا خودت مقایسه کن.

دهه شصتی:یه سوال دیگه؟

دهه هشتادی: بپرس!

دهه شصتی:تو چه جوری به دنیا نشون میدی که مردم ما از جنگ و شهادت واهمه ای ندارن؟

دهه هشتادی: منظورتو نمی فهمم!

دهه شصتی:بذار واضح تر بگم، یه استاد دانشگاه آمریکایی اومده بود ایران و پس از دیدار از گلزار شهدا رفت و به دولتمردان خودشون گفت که قبل از جنگ با ایران حتما از مزار شهدای اونا دیدن کنین و ببینین که مردمشون چقدر کشته ی کشته شدن در راه خدا و کشورشون هستن که هر کاری می تونن برای مزار شهیدانشون می کنن و همچنین گفته بود که هر سیاستمدار آمریکایی که فکر می کنه ایران رو در اثر تحریم و انزوا و…. میتونه نابود کنه اگه به دیدن مزار شهدای اونا بره صد در صد به اشتباهش پی می بره. حالا منظورمو گرفتی؟

دهه هشتادی: اره فهمیدم چی می گی.اما اگه ببینن و بدونن که ماها چقدر هزینه برداشتیم و چه تشکیلات و ماشین آلاتی در ساخت و ساز ما دخیل بودن و مشاهده بکنن که چه ماشین هایی پیشرفته ای در تمیز کردن ما حاضر هستن بیشتر به اعتقاد ما پی می برن.

دهه شصتی:خوب این میشه همون گورستان جنگ جهانی اونا. فکر می کنی اونا چقدر به راهشون و دادن جونشون اعتقاد دارن؟ من میگم هیچ قدر . اگه کشته شدن تو راهشون رو پیروزی می دونستن هیچ وقت زیرپیراهنشون رو از جنس ضد گلوله درست نمی کردن.تازه وقتی مادر پیر یه شهیدی میاد با اون ظرف آب و دستمال خود مزار و عکس عزیزش رو با اخلاص و صفای خودش تمیز می کنه بهتر از تمیز کردن با ماشین های آنچنانی هستش.

دهه هشتادی: گفتی مادر شهید یاد یه ماجرا افتادم که یه روز شهیدی که زیر من بود بهم گفت از وقتی تو اومدی سنگ مزار من شدی از اون موقع مادر من هیچ وقت نتونسته بیاد پیش من . بهش گفتم چطور؟” گفت: بیخیال تو که تقصیری نداری . مقصر اونایی هستن که شما ها رو سنگ مزار ما کردن ” من اصلا منظورشو نفهمیدم

دهه شصتی:میدونی منظورش چی بود؟ اکثر مادران شهدا مطمئنا الان خیلی پیر شدن و بعضی هاشون سواد ندارن. وقتی مادر شهیدی می اومد گلزار شهدا با توجه به نشانه هایی که بود مثل عکس شهدا یا حجله مخصوص هر مزار می تونست عزیزش رو پیدا کنه و سر قبرش بشینه و حرفاشو بهش بزنه . حالا چون همه اینا از بین رفته نمی تونن پیداش کنن. تو میدونی الان چرا مثل قدیما نمیان دور مزار شهید بشینن و حلقه بزنن؟

دهه هشتادی: نه !چرا؟

دهه شصتی:اولا چون رنگ شماها سیاه و کدر هستش اون طراوت مزار شهید رو از بین برده و همچنین رنگ سیاه باعث جذب گرما میشه و نشستن دور مزار سخته. ثانیا معمولا کنار ماها قبلا درختانی بود که سایشون میفتاد رو مزار و جلوی گرمای خورشید رو می گرفت . اما الان گلزار شده عین بیابان نه درختی ، نه طراوتی،

دهه هشتادی: چی بگم والا

دهه شصتی:چیزی نداری که بگی . ولی ما خیلی حرف واسه گفتن داشتیم حتی اون کلمه شهیدی که روی ما با رنگ قرمز نوشته شده بود حامل خیلی پیام بود …

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد