سربازی چون میثم تمار

ولایت سربازی چون میثم تمار می خواهد نه مختار که ...

سربازی چون میثم تمار

ولایت سربازی چون میثم تمار می خواهد نه مختار که ...

«شهید زنده جنبش سبز» و ... اطلاعات ابطحی از سفر کدیور به اسرائیل

گفته می شود محمدعلی ابطحی اطلاعات مهمی از دو سفر کدیور به اسرائیل و برخی از روابط آنچنانی مهاجرانی با لابی صهیونیست ها، دارد کدیور از ترس افشای این اطلاعات خود را ناچار به تحویل گرفتن ابطحی می داند.
ارگان حلقه لندن از یک سو محمدعلی ابطحی را «شهید زنده جنبش سبز»! خطاب کرد و از طرف دیگر خطاب به وی که جزو حامیان کروبی بود، نوشت: شما بسیار تندروتر از حامیان آقای موسوی بودید و نقطه ضعف های فراوان ستاد شما به کل جنبش سبز لطمه زد.
ابطحی هفته گذشته در مصاحبه ای تاکید کرده بود: تندروی های جنبش سبز به اصلاح طلبان خیلی ضربه زد. عمده ترین اشتباه جریان اصلاحات را این می دانم که مواضع طیفی از اصلاح طلبان، حرکات رادیکال بود و قطعا مواضعی نبود که اصلاح طلبی به خاطر آن بنا شده بود. برخی مواضع رادیکال این چنین باعث شکست ما شد. جریان اصلاحات در جنبش سبز خیلی ضربه خورد. مواضع متناقض در جنبش سبز، یأس و ناامیدی را پراکند.
سایت «جرس» بلافاصله پس از این اظهارات ضمن ترور شخصیت ابطحی مدعی شده بود وی زیر فشار و شکنجه کم آورده، این بار مدعی شد ابطحی شهید زنده جنبش سبز است و نوشت: شهید را معنای بسیار است، حاضر، ناظر، محسوس و مشهود، نمونه و سرمشق، میداندار و کانون گرم هر قضیه. نیز جانباز را هم معنای بسیار است و چه زیباتر از آن که او را «شهید زنده» می نامند. آری یک جانباز را با شهید چه تفاوتیست که او هم در راهی که می داند آمیخته به هزار خطر است مردانه گام بردارد و بی هیچ باکی به جان می خرد جنبش سبز در دل خیل عظیم طرفدارانش از این نوع جانباز و از این قماش جانبازیها بسیار دیده و باید متعجب بود که چرا از تکریم این ابرمردان بازنشسته است. جانبازان آن دادگاههای نمایشی نفرت انگیز که گاه تمام و گاه بخشی از آبرو و اعتبار و منصب و جان خود را فدا کردند سخن با آن کسانی است که ابطحی ها و دیگر همرزمانش را برای زخمهایی که بر آبرو و پیشینه دارند سرزنش می کنند! این زخمها ننگ ابطحی ها نیست بلکه سند محکم آبرو و شرف آنهاست. مدال افتخاری است که جنبش سبز با آن بر تمام اقتدار این جبارین می تازد و بر آنها فخر می فروشد آری ابطحی ها شهدای زنده این جنبش اند و احترامشان از همیشه واجب تر.»
سایت وابسته به محسن کدیور با وجود این تعارفات توخالی، طاقت نیاورده و در مطلب دیگری به قلم ابراهیم نبوی نوشت: گاه شرایط بحرانی چنان دشوار می شود که چشم چشم را نمی بیند و زیر این آب گل آلود، یا در این جنگل مه آلود، نمی دانی داری جلو می روی یا دور می زنی یا به عقب برمی گردی. گفتگوی ابطحی در چنین شرایطی منتشر شد. حاصل اینکه او مورد هجوم وحشتناک و سنگین برخی حامیان جنبش سبز، یا برخی از طرفداران تندروی قرار گرفت و در این فضای هشت الهفت، ارتش سایبری نیز مثل همیشه آتش بیار معرکه شد.
وی با پیاده کردن کروبی از قطار جنبش سبز نوشت: آقای ابطحی! شما می گویید اصلاحات از جنبش سبز خیلی ضربه خورد. شما مرد شماره دوم ستاد جناب کروبی بودید، طبیعی است که نمی توانستید عضو جنبش سبز حامی موسوی هم باشید. اینکه شما به سمت آقای کروبی رفتید به دلیل این نبود که جنبش سبز به اصلاحات لطمه می زد، از قضای روزگار، حامیان آقای کروبی بسیار تندروتر از حامیان میرحسین بودند و نقطه ضعف های فراوانی در ستاد زیر نفوذ شما به کل جنبش لطمه زد.
اما فارغ از اینکه طرفداران کروبی بیشتر به جبهه خودشان ضربه زدند یا حامیان موسوی، باید از جرسی ها پرسید ابطحی چه طور می شود هم شهید زنده و جانباز فتنه سبز باشد و هم متهم شود که او و دوستانش بیشترین ضربه را به همین جریان زده اند؟!
گفتنی است اظهارات ابطحی با استقبال بسیاری از فریب خوردگان فتنه سبز روبرو شد به طوری که نفی سخنان مستدل وی از سوی اپوزیسیون امکان پذیر نبود. و اما گفته می شود محمدعلی ابطحی اطلاعات مهمی از دو سفر کدیور به اسرائیل و برخی از روابط آنچنانی مهاجرانی با لابی صهیونیست ها، دارد کدیور از ترس افشای این اطلاعات خود را ناچار به تحویل گرفتن ابطحی می داند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد