وقتی سرمایه و دارایی یک کشور به ابزار فشار بیگانگان علیه آن کشور تبدیل شود، کار سخت میشود. اما واقعیت این است که ایران با وجود دارا بودن 14 و 17 درصد از ذخیره نفت و گاز جهان، همواره از همین ناحیه متضرر شده. درست به همین دلیل بود که از همان سالهای 74 و 75 رهبر معظم انقلاب بحث "اقتصاد بدون نفت" را پیش کشیدند و در باب ضرورت برنامهریزی برای آن سخن به میان آوردند.
به گزارش رجانیوز، رهبر انقلاب در فروردین سال 75 تصریح کردند: «من یک نگرانى مختصرى دارم - که مربوط به امروز هم نیست؛ سالهاست که این نگرانى را دارم - و آن این است که باید اقتصاد و ملت ایران از نفت جدا شود... ما باید کارى کنیم که ملت و دولت ایران، وابسته به نفت خود نباشند. چون متاسّفانه، امروز در دنیا نفت به سیاستهاى بینالمللى، کمپانیها و غارتگران بزرگ و جهانخوران و مستکبران وابسته است. در حقیقت، نفت در مشت آنهاست. هر گاه بخواهند، قیمتش را پایین مىآورند، تولید را کم یا زیاد دور مىکنند، یکى را از دور خارج یا وارد دورْ مىکنند! نفت مال ماست؛ اما سیاستش در دست دیگران است! چنین سرمایهاى مایه دردسر است.»
اگر چه ملی شدن صنعت نفت به مصدق نسبت داده میشود اما خود او اعتقادی دیگر دارد. مصدق در خاطرات خود به اظهار نظر یکی از مدیران ایرانی شرکت نفت اشاره میکند و مینویسد: «چند روز بعد از ملی شدن صنعت نفت، یکی از مدیران ایرانی و موثر شرکت نفت بریتانیا و ایران به من گفت اگر دولت توانست یک ماه مملکت را بدون عایدات نفت اداره کند و به کار ادامه دهد، آن وقت میتوان گفت نفت را ملی کرده است.»
این روزها که تحریم نفت ایران به عنوان ابزاری علیه کشورمان از سوی ایالات متحده آمریکا دنبال میشود، شاید بیش از همیشه ضرورت توجه به مسئله "اقتصاد بدون نفت" جلب نظر کند. استفاده همیشگی ما از ذخایر در حالی است که پایانپذیری آنها همواره جزو هشدارهای جدی صاحبنظران بوده است.
رهبر انقلاب در این خصوص میفرمایند: «من یک وقت عرض مىکردم که اگر یک روز نفت منطقه خاورمیانه تمام شود - که ممکن هم هست چنان روزى پیش آید – دولتها باید به فکر باشند. این که ما این قدر روى اقتصاد بدون نفت تکیه مىکنیم و اصرار داریم که هر چه ممکن است، درآمد کشور را از نفت به درآمدهاى دیگر ببریم، به همین خاطر است. امروز بعضى از کشورها - از جمله خود امریکا - نفت خودشان را استخراج نمىکنند؛ نفت وارد مىکنند، چون به این قیمتى که نفت را مىخرند، یعنى در واقع مفت! نفت صادرکنندگان این منطقه، با استخراج هر چه بیشتر و فروختن هر چه بیشتر به این ثَمن بَخس، بعد از گذشت چند سال تمام مىشود؛ ولى چاههاى آنها هنوز نفت خواهد داشت. البته چاههاى نفت امریکا، به برکت وفور چاههاى نفت ما نیست – چاههاى متوسّطى است - ولى به هر حال نفت هست.»
گاه حتی مالیاتی که کشورهای غربی از واردات نفت دریافت میکنند بالاتر از قیمت صادرات آن بوده است! رهبر معظم انقلاب به این مسئله نیز اشاره میکنند: «ما از چند طرف ضربه اقتصادى مىخوریم؛ از جهت نفت هم ضربهى اقتصادى مىخوریم! نفت، ثروت ملت ایران و ثروت دولت است - که نماینده ملت است - اما درآمد دولت تولید کننده نفت، کمتر از درآمد دولتى است که کمپانیهاى نفتى آن، نفت ما را مىخرند و آن دولت از آنها مالیات مىگیرد! شما ببینید چه ظلم بزرگى در دنیا انجام مىگیرد و اتّفاق مىافتد! یعنى تجّار و کارخانهداران فلان کشور صنعتى که نفت را از خلیج فارس مىخرند و به آن جا مىبرند، دولت از آنها مالیات مىگیرد - به خاطر نفتى که آنها مىخرند و وارد مىکنند - آن مالیاتى که او به خاطر این نفت مىگیرد، بیشتر از آن قیمتى است که دولت تولید کننده و صادر کننده نفت، به خاطر فروش نفتِ خودش مىگیرد! آیا این ظلم نیست؟! این ظلمى است که کشورهاى صنعتى مىکنند؛ اِعمال نفوذى است که مىکنند. این یک ضرر!»
این در حالی است که نفت میتواند متقابلا از سوی کشورهای دارای ذخایر نفتی به عنوان ابزار فشاری علیه غرب مورد استفاده قرار بگیرد؛ مسئلهای که به واسطه رویکردهای نادرست اتحادیه عرب هیچگاه تا کنون حتی در سختترین شرایط و در حین جنگ با فلسطین هم مورد استفاده قرار نگرفته است.
این مسئله از جمله مسائلی بود که رهبر معظم انقلاب بارها به عنوان پیشنهاد به کشورهای عربی مطرح کردند. ایشان فرمودند: «امریکاییها از گندم و از محصولات غذایى به عنوان سلاح استفاده کردند؛ در خیلى جاهاى دنیا هم مىکنند. چرا کشورهاى اسلامى و عربى این حق را نداشته باشند؟ یک ماه - فقط یک ماه - بهصورت نمادین و سمبلیک، صادرات نفت را به همه کشورهایى که با اسرائیل روابط حسنه دارند، قطع کنند. امروز دنیا حرکت را - حرکت کارخانهها - روشنایى و انرژى را - انرژى برق - و حرارت را، که سه عنصر اصلى زندگىاش است از نفت ما دارد. اگر نفت ما در اختیار آنها قرار نگیرد، حرکت کارخانجات، روشنایى و حرارت متوقّف خواهد شد. مگر این چیز کمى است؟ دولتهاى عرب بهخاطر خودشان این کار را بکنند. یک ماه - نه اینکه دائم - به صورت نمادین به عنوان حمایت از ملت فلسطین این کار را بکنند، دنیا تکان مىخورد. این از کارهایى است که مىتوانند بکنند.»
اکنون اما حاصل شرایط حاکم این شده است که کشورهای صاحب دارایی نفت به واسطه وابستگیشان به درآمد نفت بزرگترین متضرر نفت باشند. ناگزیر باشند داراییهای پایانپذیر خود که متعلق به نسلهای آتی نیز هست را مدام به قیمتی که خودشان تعیین کننده آن نیستند، صادر کنند و در عین حال اهرم فشار تحریم را هم بالای سر خود ببینند.
رهبر انقلاب در مرداد ماه سال جاری و در دیدار با فعالان بخشهای اقتصادی با دیگر بر این مهم تاکید کردند. ایشان رهنمودهایشان به دولتهای گذشته در مورد "اقتصاد بدون نفت" را یادآوری کردند و از کمتوجهی آنان سخن به میان آوردند. رهبر انقلاب فرمودند: «یکى از بزرگترین بلیات اقتصاد ما، و نه فقط اقتصاد ما، بلکه بلیات عمومى کشور، وابستگى ما به درآمد نفت است. من چند سال قبل از این گفتم - البته آن وقت مسئولین دولتى از این حرف هیچ استقبال نکردند - ما باید به جایى برسیم که اگر یک روزى به خاطر قضایاى سیاسى، اقتضائات سیاسى، یا اقتضائات اقتصادى در دنیا، اراده کردیم که صادرات خودمان را مثلاً براى مدت 15 روز یا یک ماه متوقف کنیم، بتوانیم. شما ببینید این کار چه قدرت عظیمى را براى یک کشور تولید کنندهى نفت به وجود مىآورد که یک وقت اگر اراده کرد، بگوید آقا من از امروز تا 20 روز نفت صادر نمیکنم. ببینید چه حادثهاى در دنیا به وجود مىآید. امروز ما نمیتوانیم این کار را بکنیم، چون به این درآمد احتیاج داریم. اگر یک روزى اقتصاد کشور از درآمد نفت و صادرات نفت بریده شود، این توان را ملت ایران و نظام اسلامى در ایران به دست خواهد آورد؛ که تأثیرگذارىاش در دنیا فوقالعاده است. ما باید به اینجا برسیم. خب، این حمایت میخواهد؛ باید از صادرات حمایت بشود.»
اشاره رهبر معظم انقلاب به بیانات 14 سال پیش در نوروز سال 77 در جمع زائران و مجاوران حرم رضوی علیه السلام است. ایشان در آن سخنرانی تأکید کردند: «نفت، ذخیره همیشگى این ملت است و مىماند. اولاً از آن براى ساخت زیربناهاى ماندگار و دیگر سرمایههاى اساسى کشور استفاده مىشود. ثانیاً به وسیله قدرت نفت، ملت ایران مىتواند در صحنه سیاست بینالمللى، ابراز قدرت کند. یک وقت اعلان کند که من مىخواهم نفتم را شش ماه نفروشم! همه دنیا را تحت تأثیر قرار مىدهد؛ همه سیاستها را تحت تأثیر قرار مىدهد. یا بگوید مىخواهم این قدر کم کنم، یا این قدر زیاد کنم! این در طول زمان انجام مىگیرد. پس از این طرف، ملت ایران ضرر مىکند، از آن طرف هم مسؤولین کشور، همین پول نفت را به خاطر نیاز کشور مىدهند و گندم وارد مىکنند! بعد وقتى که این گندم وارد مىشود، وقتى که آرد مىشود، نان مىشود و پا به سفره من و شما مىگذارد، آن جا ضایع مىشود! امروز ما آن مقدارى که از ضایعات نان ضرر مىبینیم از هیچ ضایعه مادّىاى ضرر نمىبینیم! یعنى همین نان خشکى که از خانه من و شما خارج مىشود - که به نظر ما هم هیچ نمىآید - معادل بخش عظیمى از قیمت گندم وارداتى ماست! این مطلب را دولتیها - مسؤولین - مىگویند؛ امناى من و شما مىگویند!»
جنس بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار مرداد ماه سال جاری با فعالان بخش اقتصاد کشور و تأکید بر اینکه راهبرد "اقتصاد منهای نفت" را ایشان سالهاقبل بیان کرده اما توجهی به آن نشد، از جنس همان بیاناتی است که در مورد فساد بانکی اخیر عنوان کرده و تأکید فرمودند که 10 سال قبل در فرمان هشت مادهای مبارزه با مفاسد اقتصادی این خطرات هشدار داده شد اما گوش شنوایی وجود نداشت.
در عین حال، ایران اسلامی طی سالهای گذشته همواره با تحریمهای مختلف امریکا و کشورهای غربی مواجه بوده و این تحریمها نه تنها سد راه کشور نشده که همواره به رشد بیشتر هم انجامیده است. شاید اکنون وقت آن باشد تا بیش از پیش با برجسته کردن مسئله "اقتصاد بدون نفت" در جهت رفع وابستگی به این ذخیره کشور برآییم. چه آنکه این تحریمها و ابن استقلال از نفت نیز در نهایت به نفع کشور خواهد بود.
رهبر انقلاب از افزایش صادرات غیرنفتی، ایجاد محیط مناسب کسب و کار و تولید ثروت از راه دانش به عنوان راهکارهایی برای کاهش اتکای به نفت یاد کردند. این در حالی است که در شرایط کنونی کشور و با بیثباتی لجامگسخته بازار ارز، سرنوشت صادرات و تولید ملی با ابهام مواجه است. در واقع به جای آنکه به فکر ثبات سرمایهگذاری در کشور و توسعه صادرات باشیم، نوعی فضای بیاطمینانی را در میان صاحبان صنعت رواج دادیم. اجرایی شدن طرح هدفمند کردن یارانهها و مشخص نبودن برنامه دولت برای افزایش قیمتها، تورم آتی و ابزارهای حمایتی نیز به این بیاطمینانی دامن زده و سرمایهها را به سوی بازار سکه و ارز سوق داده است. جالب آنکه تا پیش از این، چنین فضای آشفتهای با کاهش نرخ سود بانکی آن هم در شرایطی که میزان نقدینگی کشور به شدت افزایش یافته است، مواجه بود.
پرسشی که وجود دارد، این است که دولت در راستای دستور رهبر انقلاب و با توجه به شرایط بینالمللی چه راهکاری برای حل و فصل این وضعیت آشفته تدارک دیده است؟ دولت تا کنون در راستای کاهش وابستگی بودجه به نفت چه کرده و برای ایجاد ثبات اقتصادی و سوق دادن سرمایهها به سمت تولید چه مسیری را فراروی خود میبیند؟ با توجه به اینکه بیثباتی بازار ماههاست کشور را درگیر خود کرده و در سکه و ارز نیز بروز داشته آیا وقت آن نیست تا دولتمردان چارهای جدی برای حل این مشکل بیاندیشند و دیگر راهکارهای کاهش وابستگی اقتصاد کشور به نفت را جدیتر از پیش در دستور کار قرار دهند؟ آیا دولت برای تولید ثروت از دانش و اساسا ارتباط میان مراکز دانشگاهی با صنعت که همواره جزو شعارهای جذب و ویترینی بوده است، برنامه و عزمی جدی دارد؟