سربازی چون میثم تمار

ولایت سربازی چون میثم تمار می خواهد نه مختار که ...

سربازی چون میثم تمار

ولایت سربازی چون میثم تمار می خواهد نه مختار که ...

آخوندی که پیکانش را وقف حوزه کرد

آیت‌الله مجتهدی به روایت حاج‌آقا جاودان؛
حجت الاسلام و المسلمین محمد علی جاودان، زندگینامه عالم ربانی حضرت آیت الله مجتهدی تهرانی رضوان الله تعالی علیه را به قلم خود منتشر کرد.
پایگاه اطلاع رسانی حجت الاسلام و المسلمین جاودان در یادداشتی زندگینامه عالم ربانی حضرت آیت الله مجتهدی تهرانی رضوان الله تعالی علیه را منتشر کرد که به شرح ذیل می باشد:

آیت الله مجتهدی در خانواده ی متدین و سنتی تهرانی متولد شده بود؛ اما اصلیتشان کاشانی بوده است. من پدر ایشان را هم زیارت کرده بودم. با همان سیمای قدیمی متدینین تهران، عبائی بر دوش وعرقچینی بر سر. ایشان از همان خانواده با عشق و شور زیادی به سوی درسهای علوم دینی آمده بودند. حتی در ابتدا یک مقدار با مخالفت خانواده روبرو شده بودند، و در برابر آن مقاومت کردند، و در هر صورت درس را با همه ی سختی هایی که آن دوران می توانست داشته باشد انتخاب کردند[1]، و به توفیق الهی به حضور در محضر اساتید بزرگ آن دوران نایل آمدند.

تحصیلات ابتدائی را در مدرسه  و مسجد آیت الله برهان(ره) انجام دادند. آیت الله برهان از شاگردان مرحوم آیت الله سید علی آقای قاضی طباطبایی- رضوان الله علیه - استاد اخلاق نجف اشرف بودند، که بخشی از تحصیلاتشان در قم و بخشی در نجف انجام شده بود، و بعد ها به مسجد و مدرسه لرزاده در خیابان خراسان آمدند، و امام جماعت بودند. در واقع این عالم و مربی بزرگوار خود، مسجد لرزاده را بنا کرده بودند؛ اما چون از شهرت إبا داشتند مسجد و مدرسه نام معمار آن را به خود گرفت، و شاید اولین طلبه هایی که در دوره ی پهلوی در تهران تربیت شدند، و به قم رفتند از مدرسه ی ایشان بودند[2]. این مرد وارسته و خدمتگزار، واقعا استاد اخلاق بود. خودشان در رأس علم و عمل قرار داشتند، و شاگردان ادب و تدین و ترس از خدا را از عمل و رفتارش می آموختند.

اساتید
مرحوم آیت الله مجتهدی در ابتدا در آنجا تربیت شدند، و گاهی از روشهای تعلیم و تربیت استادشان یاد می فرمودند که معلوم می شد تاثیر تربیتی مرحوم آیت الله برهان را بیاد دارند، یا حتی پاره ای از رفتارها  برایشان ملکه شده است. آقای مجتهدی تا اواخر مقدمات  در تهران درس خواندند، و بعد به قم رفتند. بخشی از مطول در تهران و بخشی از آنرا در قم خوانده بودند. در قم مطول را نزد آقای علوی فریدونی خواندند. درس شرح لمعه را در قم در محضر آیت الله شهید صدوقی(ره) و آیت الله آقا شیخ محمد جواد خندق آبادی(ره) از اخیار علماء درس گرفته بودند. 

در درس رسائل هم به محضرهمان آقای خندق آبادی رفتند، و مکاسب را نزد آیت الله آقا سید محمد صادق طباطبائی درس آموختند. جزء معلمان و اساتید بعدشان مرحوم آیت الله سید شهاب الدین نجفی مرعشی مرجع تقلید بودند، که آقای مجتهدی کفایه جلد اول را از ایشان و جلد دوم را ازآقا سید محمد صادق شریعتمداری تعلیم گرفتند. این مقدار می دانیم که بعد هم به درس آیت الله العظمی بروجردی رفتند، و همزمان در درس آیت الله گلپایگانی و آیت الله شاهرودی نیز شرکت می کردند. متاسفانه به دلیل مشکلات معیشتی و خانوادگی موفق به ادامه تحصیل نشدند، و فشار زندگی وعوامل نامطلوب دیگر باعث شد به تهران بازگشتند.

وضع معیشتی آیت الله مجتهدی
در قم تنها یک اتاق داشتند، و با اهل بیتشان در خانه ای که هر اتاقش در اختیار یک خانواده بود زندگی می کردند. در اتاق دیگر همان خانه مرحوم آیت الله حاج شیخ محمود تحریری عالم وارسته و بزرگوار تهرانی زندگی می کرد، و هم ایشان باعث شده بود که با علامه طباطبائی آشنا بشوند، و به درس منظومه ایشان بروند. ماهی بیست تومان پول اجاره خانه می شد که گاهی همان مقدار هم نبود، و چند ماه عقب می افتاد. غذا و لباس در نهایت سادگی بود با وجود این گویا مقداری که این خرج را هم تکفل کند کمتر در دسترس شان بوده است. بارها نقل می کردند که چندین کتاب از کتاب های خودشان را برای تهیه مثلا نان شب فروخته بودند.
 
ادامه مطلب ...

تصاویر جدید از مداحان ایرانی در سوریه


یکی از مداحان تهرانی به همراه تعدادی دیگری از شیعیان در قالب گروه "مدافعان حزب زینب (س)" در این کشور علیه مخالفان فعالیت نظامی دارند.
به تازگی یک سایت مذهبی تصاویری از علیرضا اخوان از مداحان تهرانی منتشر کرده که برای دفاع از اماکن متبرکه به سوریه رفته است. وی به همراه تعدادی دیگری از شیعیان در قالب گروه مدافعان حزب زینب (س)" در این کشور علیه مخالفان فعالیت نظامی دارند.

بر اساس همین گزارش، پیش از این تصاویری از حمید علیمی دیگر مداح معروف تهرانی با لباس نظامی در سوریه منتشر شده بود.















حنابندان بچه‌های امام حسن(ع) +عکس


پودر حنا که در بین مردم به مهریه حضرت فاطمه زهرا(س) شهرت دارد از برگ درختی به همین نام تهیه می شود که پس از آسیاب شدن با مقداری آب خیس شده و جهت تثبیت خواص آن مدتی صبر کرده و سپس توسط افرادی مشخص مراسم حنابندان همراه با شکر خداوند و اشعار شاد اجرا می شود
شب قبل از حرکت نیروها به سمت خط مقدم و منطقه عملیاتی شب خوشحالی و شور و شعف رزمندگان محسوب می شد گویی که به مراسم جشن و سرور و دامادی می روند و براساس آداب و رسومی که در بین مردم و خصوصاً مردم جنوب کشور رایج است یک شب قبل از عروسی و دامادی جشنی را تحت عنوان حنابندان برگزار می کنند و در آن مراسم که با جشن و پایکوبی همراه می باشد نزدیکان عروس و داماد به حاضران در مجلس صله و هدیه می دهند.
در جبهه و قبل از عملیات نیز که رزمندگان شهادت و رسیدن به محبوب را در چند قدمی خویش می بینند با تمام وجود می خواهند با آمادگی کامل به دیدار معشوق بروند که در این بین نوشتن وصیت نامه و ادای دین و پرداخت حق الناس از مهمترین کارهای آنها به شمار می رفت و در مرحله بعد به وارستگی ظاهری خود پرداخته که از جمله آنها غسل شهادت و مراسم حنابندان می باشد که طی آن با گذاشتن حنا به دست ، پا و سر اوج رضایت و خشنودی خویش را آغاز عملیات نشان می دادند . 


پودر حنا که در بین مردم به مهریه حضرت فاطمه زهرا(س) شهرت دارد از برگ درختی به همین نام تهیه می شود که پس از آسیاب شدن با مقداری آب خیس شده و جهت تثبیت خواص آن مدتی صبر کرده و سپس توسط افرادی مشخص مراسم حنابندان همراه با  شکر خداوند و اشعار شاد اجرا می شود البته حنا بندان جبهه در شب قبل از عملیات با مراسم حنا بندان عروسی های رایج در پشت جبهه تفاوت های زیادی داشت . رزمندگان قبل از گذاشتن حنا غسل شهادت نموده و برخی نیز جهت ادای نماز شب ، وضوگرفته تا پوشش حنا سبب سلب توفیق نماز شب نشود . تازه داماد های بزم جبهه ، این مراسم را مقدمه دیدار محبوب محسوب کرده و با این نیت که می خواهند شهید شوند و به معشوق واقعی برسند مراسم را برگزار می کردند . سرخی حنا نیز یاد آور سرخی خون یاران سیدالشهدا (ع) در صحرای نینوا بود و با این وصف شب حنا بندان رزمندگان در جبهه با صدای خنده و شادی شان را نمی توان با مورد دیگری از شادی های مرسوم مقایسه کرد.
در جریان حنا گذاشتن که در آن افراد مجرد در اولویت بودند ، فضای اردوگاه آکنده از خنده و شوخی بود که صدای آن تا صدها متر آنطرف تر می رفت و برخی نیز که نسبت به بو یا رنگ حنا حساسیت داشتند ازترکش های حنا که توسط همرزمان پرتاب می شد بی نصیب نمی شدند و در این بین گاهی اوقات ادوات و سلاح ها نیز از این حنا بی نصیب نبودند.
رزمندگان بعداز حنا بستن و در فضای آرامش و سکوتی که پس از مراسم حنا گذاشتن ایجاد شده بود به همدیگر نگاه می کردند چرا که می دانستند برخی از آنان تنها یک شب دیگر در کنار هم بوده و برخی از دوستان آنان طی عملیات با ربودن گوی سبقت از همرزمان به معبود و عشق واقعی خویش رسیده و با پیوستن به قافله شهدا اجر مجاهدت ها و جهاد خویش را از خداوند متعال دریافت می نمایند .
با آغاز عملیات بسیاری از رزمندگان با ریخته شدن خونشان بر سر و صورت و دست و پا رنگ حنا در مقابل رنگ خون دیگر جلوه ای نداشته و با خضاب مجدد بدن و سر و صورت که این بار با خون انجام می شد به دیدار دوست و معبود واقعی خویش رهسپار می گردیدند.(زراعت پیشه،نجف،1391،اولین تیپ: :نگاهی به عملکرد تیپ ۱۵ آبی خاکی امام حسن مجتبی ع در دفاع مقدس)